"The Flesch–Kincaid" (F–K) reading grade level was developed under contract to the U.S. Navy in 1975 by J. Peter Kincaid and his team. Related U.S. Navy research directed by Kincaid delved into high-tech education (for example, the electronic authoring and delivery of technical information), usefulness of the Flesch–Kincaid readability formula, computer aids for editing tests, illustrated formats to teach procedures, and the Computer Readability Editing System (CRES).
The F–K formula was first used by the Army for assessing the difficulty of technical manuals in 1978 and soon after became a United States Military Standard. Pennsylvania was the first U.S. state to require that automobile insurance policies be written at no higher than a ninth-grade level (14–15 years of age) of reading difficulty, as measured by the F–K formula. This is now a common requirement in many other states and for other legal documents such as insurance policies.
به صورت خلاصه این را گفته که آقای دکتر فلانی و فلانی این مدلها را طی یک قرارداد با ارتش آمریکا، به دست آورده اند. یعنی کاری که انجام دادهاند اساسا صنعتی بوده است. نیاز روز جامعه بوده است. نیاز دولت و ملت بوده است. ارتش آمریکا میخواسته متون فنی که در اختیارش بوده است را از نظر سختی مطالعه بررسی کند ولی معیار درستی در اختیار نداشته است. بنابراین سفارش این کار را به آقایان اساتید میدهد و آنها هم این کار را انجام میدهند. بعد ها مجلس قانون گذار یک حد بالا برای سخت بودن متون قانون و قراردادها بر اساس این مطالعه گذاشته است که باید رعایت بشود.
حالا شما در نظر بگیرید که در کاربردیترین رشتههای دانشگاهی ما به علت ( اصلا نمیخوام بگم به چه علتی به هر علتی) امروز کارهای در حال انجامم است که حتی علتش را نمیتوانیم برای خودمون توضیح بدیم و صرفا با این که دانش یک گنجینه است و با دید اقتصادی نباید به اون نگاه کرد، خودمون را فریب میدیم.
پ.ن: با یک گل بهار نمیشه و مشت هم نمونهی خروار نیست. ولی شما همین سر نخ را بگیری ته هر تحقیقی که بخوای می تونی در بیاری که قراره چه منفعت اقتصادی، مدیریتی، لجستیکی و استراتژیکی به حمایت کنندهی تحقیق برسونه. هر چند که پیدا کردنش بسیار دشوار باشه...
پ.ن: اللهم انی اعوذ بک من علم لاینفع (پناه می برم به تو از علمی که سودی ندارد)
خیلی وقت بود که به علت مشغله کاری، کتاب جدیدی نخونده بودم.
بعد از یک مدت طولانی متوجه شدم که اگر به این مشغله های کاری بخوام رو بدم باید تا آخر عمر پابندشون باشم و به هیچ چیزی نمیرسم.
بنابراین دست بردم توی تاقچه و کتابی که خیلی وقت بود منتظر خونده شدن بود را برداشتم.
کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» نوشتهی رولف دوبلی، نویسندهی سوییسی هست که به وسیلهی عادل فردوسی پور (همون عادل ۹۰) ترجمه شده.
ترجمه ی کتاب نسبتا خوب هست مخصوصا این که متن کتاب اصالتا به آلمانی نوشته شده و چند دستی تا زبان فارسی دست به دست شده.
من متن انگلیسی کتاب را هم خوندم و میشه گفت که ترجمهی عادل خوب هست و منظور را رسونده.
کتاب هنر شفاف اندیشیدن یا the art of thinking clearly یا kunst des klaren denkens به خطاهای انسان در حوزهی تفکر میپردازه.
خطاهایی که باعث میشوند تصمیمات درستی نگیریم.
کتاب از دستهی کتاب های منطق نیست. یا مثل مثلا کتاب «مغالطات» نوشتهی علی خندان به دسته بندی خطاهای منطقی نمیپردازه. بلکه بیشتر به نوعی یک دفتر یادداشت از انواع خطاهایی است که نویسنده در زندگی روزانهاش ( به عنوان یک اقتصاد دان و نویسنده رمان!) به آنها دچار بوده.
در طول کتاب نویسنده غالبا بعد از مطرح کردن یک خطا به تحقیقات و آزمایشهای علمی (غالبا روانشناختی) انجام شده بر روی آن خطا نیز اشاره میکنه. برای امثال من این ارجاعات به قدری جذاب بودند که مدام تمایل داشتم از روی اونها یادداشت برداری کنم.
از نظر نگارش کتاب را میتونید مثل کتاب نفحات نفت رضا امیرخانی یا کتاب ۹۹ خطای یک مدیر مشابه دونست. اگر چه که کتاب نفحات نفت از نظر بنیاد های ادبی وضعیت بهتری دارد ولی از نظر بنیادهای علمی به اندازهی این کتاب پرداخته نشده است. (این را گفتم که بدونید کتاب کجاها قرار داره)
در کل از خوندن این کتاب لذت بردم و خوندنش را توصیه می کنم.